ویژگیهای عصر ظهور
در روایات در مورد قیام حضرت مهدى(عج) آمده است که مرکب ایشان و یارانش است و
سلاحشان شمشیر مىباشد. آیا با اسب و شمشیر مىتوان در مقابل جنگافزارهاى نوین ایستاد؟
نصیرى: اصولاً در مورد قیام و نهضت حضرت مهدى(عج) باید بدانیم که این نهضت، هم در
مقطع ظهور و هم در دوره تأسیسف جامعه و تمدن مهدوى، در بسترى از معجزات الهى
صورت مىگیرد و به همین دلیل، یکى از القاب حضرت(عج)، «مَبْدأف الآیات» است یعنى
«مَظْهر و یا مفظْهفر معجزات الهى» (البته بخشى از آن هم، طبق روال و اسباب عادى خواهد
بود). نگاهى به دهها روایتى که در کتب معتبر ما در این باب آمده است، بیانگر این مسأله است.
اصلاً «منصور بالرّعب و مفؤیّد بالظفر» یعنى همین. با این وجود چه جاى استبعاد و انکار است
که حضرت با اسب و شمشیر از عهده سلاحهاى مدرن برآیند.
در یکى از ادعیهاى که سید بن طاووس(ره) در کتاب جمال الاسبوع نقل مىکنند و محدث عالیقدر
حاج شیخ عباس قمى هم در اواخر مفاتیح آوردهاند، چنین مىگوییم: «خدایا از تو مىخواهیم که
به ولى و حجتت(عج) اجازه ظهور بدهى تا عدالتت را اجرا کند و از تو مىخواهیم که هنگام
ظهور، هر پایگاه و سنگرى از جور و کفر را درهم شکنى و هر سلاحى را کند کنى و از کار
و خاصیت بیاندازى». مثلاً در مورد رویارویى لشگر عظیم سفیانى با حضرت(عج)، در روایتى
از امام باقر(ع) مىخوانیم که:
«در شام بانگ برآورده مىشود که عرب حجاز (حضرت و یارانش) علیه سفیانى گرد آمدهاند.
سفیانى مىپرسد: آنها کى هستند و چه مىگویند؟ پاسخ مىدهند: آنها جز شتر و خرما چیزى
ندارند و ما تا به دندان مسلح هستیم، ما را به سوى آنها بفرست؛ آنگاه سفیانى با لشگرى بالغ بر
صد و هفتاد هزار نفر که به انواع سلاحها مسلح هستند، خارج مىشوند. مهدى(عج) نیز با
لشکریان خود به سوى او حرکت مىکند. چون سفیانى به دریاچه طبریه مىرسد، خشم خدا و
مخلوقات خدا متوجه او مىشود، پرندگان با بالهاى خود لشگر او را مىزنند و کوهها سنگهاى
خود را به سوى آنها فرو مىریزند و فرشتگان با صداى خود بر آنها نهیب مىزنند، یک ساعت
نمىگذرد مگر اینکه همه سپاه سفیانى هلاک مىشود و از سپاه سفیانى جز خود او حتى یک نفر
هم نمىماند. مهدى(عج) او را گرفته، در کنار دریاچه طبریه، سر او را مىبرد». (الزام
الناصب/ ص201؛ منتخب الأثر/ ص183). همچنین در احادیث آمده است که حتى فرشتگان و
جنّیان همراه با حضرت، وارد کارزار و جنگ مىشوند و فىالمثل جنیانى که در روز عاشورا
از سیدالشهداء(ع) اجازه جنگ خواستند اما آن حضرت موافقت نکرد، در رکاب حضرت
حجت(عج) خواهند جنگید و مردم نیز آنها را خواهند دید و با آنها گفتوگو خواهند کرد. (بنده
تعداد زیادى از این احادیث را در فصل ششم کتاب «اسلام و تجدد» با عنوان «امام زمان(عج)
و تمدن جدید» ذکر کردهام)
فراسو: حدیثى داریم که مىگوید «خداوند مقدرات خود و امور را جز از راه اسباب و مجارى
عادى آن، جریان نمىدهد»، آیا اینکه ظهور حضرت در بسترى از معجزات باشد، خلاف این
حدیث نیست؟
نصیرى: بله، امام صادق(ع) مىفرماید: «أبى الله أن یفجرى الأشیاءَ إلّا بأسبابها» اما باید بدانید که
این، اگر چه یک قاعده و قانون الهى است و در طول تاریخ نیز چنین بوده است اما قاعده و
قانونى غیرقابل استثناء نیست. در طول تاریخ، این قاعده، بارها استثناء خورده است، مثل نوع
حکومتى که خداوند به حضرت سلیمان(ع) اعطاء کرد که همه چیز مسخر او بود و از آنها در
امر حکومتدارى استفاده مىکرد. اساساً همه معجزات الهى، استثنایى از قانون فوق است. مثلاً
چرا خداوند، دریا را براى موسى مىشکافد تا او و یارانش از دریا بگذرند و فرعون و یارانش
در آن هلاک شوند؟ بنابراین فکر نکنیم که حدیث فوق در صدد بیان قانونى غیرقابل تبصره و
استثناء است. این قانون، در زمان ظهور حضرت و در دوران تأسیس جامعه و مدینه
مهدوى(عج)، بیش از هر مقطع دیگر، نقض خواهد شد و اساساً قرار بر این است که خداوند با
بالاترین قواها و قدرتها، زمین را تحت حاکمیت حجتش(عج) قرار بدهد. البته باز تاکید مىکنم که
بخشى از ماجرا هم طبق روال عادى خواهد بود. بالاخره جنگ هم رخ مىدهد و کسانى هم در
رکاب حضرت به شهادت مىرسند.
فراسو: نحوه برخورد حضرت با تمدن و تکنولوژى موجود چگونه خواهد بود؟ اگر پاسخ نفى
کامل باشد، آیا این امر تدریجى صورت مىپذیرد یا دفعى؟
نصیرى: اگر نسبت بین اسلام و دنیاى مدرن و تمدن جدید را تعارض کامل ببینیم (که به نظر
حقیر، چنین است و به تفصیل در کتاب «اسلام و تجدد» ادله خود را بیان کردهام) بالطبع
حضرت به کلى آن را نفى خواهند کرد. ما باز از روایات متعدد چنین مىفهمیم که حضرت نه
در دوران ظهور و نه در دوران تأسیس، از هیچیک از سازوکارهاى تمدن جدید استفاده نخواهند کرد و تمدن آن حضرت، به هیچ رو، تداوم تمدن مدرن نخواهد بود. حضرت این تمدن بحرانزا
را از بیخوبن بر خواهند انداخت و تمدنى دیگر را پىریزى خواهند کرد. البته ما در دوران
حضرت در بنیانها و شاکله کلى، به تمدن سنتى ما قبل مدرن یعنى تمدن طبیعى و غیرماشینى،
رجعت مىکنیم اما با این تفاوت که تمدن مهدوى(عج)، حاوى امکانات و توانمندیهاى ویژه و
خارقالعادهاى است که از نوع توانمندیهاى تمدن تکنولوژیک مدرن نیست. مثلاً مؤمنان، قدرت
طىّالارض پیدا خواهند کرد و سرتاسر زمین را در لحظاتى کوتاه طى خواهند کرد. و اما اینکه
نفى تمدن جدید، دفعى صورت مىگیرد یا تدریجى، از احادیث چنین به نظر مىرسد که در
دورانى کوتاه صورت خواهد گرفت. یعنى بخشى از آن در دوران جنگها و نبردهاى
حضرت(عج) از بین خواهد رفت و با استقرار آرامش و آغاز دوران سازندگى، تمدن
مهدوى(عج)، در مدتى اندک جایگزین آن خواهد شد.
فراسو: تمدن متعادل مهدوى(عج) بر چه زیربناهایى شکل مىگیرد؟
نصیرى: سؤال جالبى است. حضرت پس از ظهور و استقرار به آبادانى زمین مىپردازند و این
خود بدان معناست که زمین قبل از ظهور ویران بوده است. در دعاى شریف عهد مىخوانیم: «و
اعمر اللهمّ به بلادک و أَحْىف به عبادک فانّک قلت و قولک الحقّ: ظهر الفساد فى البرّ و البحر بما
کسبت أیدى الناس» بر اساس روایتى در تفسیر آیه «ظهر الفساد...» اساساً زمین از آغاز
غصب ولایت حضرت امیر(ع) و غصب ولایت و خلافت ائمه معصومین(ع) رو به ویرانى در
همه ابعاد نهاده است. یک جنبه از این ویرانیها، ویرانى طبیعت و محیط زیست است که با ظهور
تمدن مدرن، بروز و ظهور پیدا کرد و اکنون ابعادى بسیار نگرانکننده و زیانبار پیدا کرده است.
حالا حضرت وقتى که ظهور مىکنند چگونه این همه ویرانى را ترمیم مىکنند؟ آیا با ابزار و
سازوکارهاى مدرن؟ نه! چرا که این سازوکارها براى آنکه مشکلى را حل کنند، گاه چند مشکل
دیگر و یا مشکلى حادتر را ایجاد مىکنند. مىدانید که اخیراً گفتهاند به جاى سوختهاى فسیلى مثل
بنزین که موجب گرم شدن کره زمین و تخریب لایه افزن شده است، قرار است سوخت
هیدروژنى جایگزین شود ولى آخرین بررسیها نشان مىدهد که سوخت هیدروژنى، منجر به
عارضه سرد شدن کره زمین خواهد شد و خود عواقب زیانبار دیگرى را در پى خواهد داشت.
در اینجا نیز براساس امداد الهى و تلاش حضرت و مردم، زمین به حالت اولیه و طبیعى خود
بر مىگردد و تباهیها اصلاح مىشوند.
در روایات آمده است که آسمان با سخاوت خواهد بارید و زمین نیز با سخاوت محصول خواهد
داد و هرگونه خرابى و تباهى از بین خواهد رفت و زمین آباد خواهد شد.
فراسو: معمارى و شهرسازى در عصر حضرت به چه شکل خواهد بود؟ آیا اصولاً «شهر» به
معناى نوین آن در عصر حضرت وجود خواهد داشت؟ حضرت با معماریهاى عصر نوین چه
خواهند کرد؟
نصیرى: قطعاً ما شهرسازى و معمارى فاقد روح و آرامش و آکنده از شلوغى و دود و انواع
آلودگیها و برجهاى سر به فلک کشیده را نخواهیم داشت و در اساس، بازگشت به معمارى ساده
و با روح سنتى خواهد بود و از جمله نشانههاى آخرالزمان هم ـ که اغلب این نشانهها ماهیت
منفى دارند ـ بلند مرتبهسازى و ساختمانهاى مرتفع است و لابد شنیدهاید که یکى از اقدامات
حضرت پس از ظهور، ویران کردن منارههاى طویل مساجد و یا مساجدى است که تزیین
شدهاند. چرا که این نوع مسجدسازى در سنت رسول خدا(ص) و ائمه معصومین(ع) نبوده
است.
فراسو: آیا تشابهى بین نوع حکومت حضرت و اجزاى آن با مدلهاى حکومتى نوین وجود دارد؟
(به عنوان مثال آیا مواردى چون تعدد و تفکیک قوا، انتخابات و همهپرسى، پارلمان و... در
حکومت ایشان به چشم مىخورد؟)
نصیرى: قطعاً تشابهى وجود ندارد. بسیارى از این مقولات، ابداع کفار است و اخذ آنها، تحت
عنوان «تشبه به کفار» قرار خواهد گرفت که ساحت حضرت(عج) مبرّاى از آن است. (البته
این که ما امروز از باب برخى اضطرارها اجزایى از این مدلها را پذیرفتهایم، بحث دیگرى
است). شیوه حکومتى حضرت مانند شیوه حکومتى حضرت رسول(ص) و على(ع) خواهد بود،
البته با تواناییها و امکاناتى خارقالعاده که ناشى از اعجاز و امدادهاى الهى است.
فراسو: حضرت براى تحقق عدالت در جامعه خود با نابرابریهاى اقتصادى، شکافهاى طبقاتى
و... چه خواهند کرد؟
نصیرى: از جمله تحولات مهمى که در دوران حضرت(عج) رخ مىدهد، این است که عقول
مردم رشد کرده و یقین، متاعى است که به وفور در بین مردم توزیع خواهد شد. جامعه اهل
یقین، بهطور طبیعى و خودجوش از بسیارى از گناهان و مفاسد عارى خواهد شد. اگرچه
حضرت، با قدرت، حق مظلومان را از ظالمان خواهد گرفت اما در کنار آن، دیگر کسى در
فکر ظلم به دیگران نخواهد افتاد. جامعه اهل یقین به دنبال رانتخوارى و حرامخوارى و حتى
بخل و تکاثر نخواهد بود. در جامعه مهدوى(عج) کسانى مىخواهند اموالشان را انفاق کنند اما نه
فقیرى یافت مىشود و نه کسى که حاضر باشد بخششى را قبول کند. طلا و نقره در محلى
عمومى تلنبار مىشود و کسى نیست که به سراغ آنها برود. باطن زودگذر و فانى دنیا، به همه
رخ مىنماید و مردم لذتها و نعمتهاى موجود در آخرت را بر لذتهاى دنیوى ترجیح مىدهند.
نهتنها انسانها اهل ظلم و تجاوز و تعدى نخواهند بود بلکه حیوانات موذى نیز طبیعتى عارى از
آزار و اذیت پیدا مىکنند. گرگ و میش در کنار هم مىچرند و کودکى، افعى را از سوراخش
بیرون مىکشد و با او بازى مىکند، بدون آنکه گزندى متوجه او باشد